رسته‌ها
عباس کیارستمی، فیلمساز رئالیست
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 27 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 27 رای
کیارستمی در سینما به نوعی کشف و شهود معتقد است که در اثر نخواندن و ندیدن به دست می‌آید. بصیرتی که بکارت آن با کتاب خواندن و فیلم دیدن زائل می‌شود. برای جلو گیری از چنین اتفاق شومی، کیارستمی بارها گفته که فیلم نمی‌بیند و کتاب نمی‌خواند.
در مصاحبه با ماهنامه فرانسوی پوزتیف می‌گوید: «من سال‌هاست که فیلم نمی‌بینم، البته تعهدی ندارم که فیلم نبینم، ولی حدود بیست و پنج سال است که جادوی فیلم‌ها در من اثر نمی‌کند» و در قسمتی دیگری از همین مصاحبه بازگو می‌کند: «اهل فیلم دیدن نیستم، حتی تحمل دیدن فیلم‌های خودم را ندارم».

کیارستمی از همان آغاز که دوربین به دست می‌گیرد داعیه هنر دارد و نا‌آگاهی و بی‌دانشی‌اش را نقطه قوت خود قلمداد می‌کند. او درباره کلنجارهای زنده‌یاد «مهرداد فخیمی» با او در سر فیلمبرداری «نان و کوچه» می‌گوید: «او فکر می‌کرد من تکنیک را نمی‌شناسم. البته من تکنیک را از طریق تکنیک یاد نگرفته بودم، اما مواردی بود که به طور حسی می‌دانستم نظرم درست است».
حقیقت این است که کیارستمی الفبای سینما را نمی‌دانست و از زمانی که با اقبال منتقدان مسحور شده و جشنواره‌های جهانی مواجه شد، هرگز نخواست یاد بگیرد. او زیرکانه تکنیک را نفی می‌کند تا تشخص هنری خود را در سایه رئالیسم بدوی سینمایی حفظ کند.
خود کیارستمی در مصاحبه‌ای عنوان می‌کند: «آمدنم به سینما کاملاً تصادفی بود، درس خواندنم در رشته نقاشی هم باز تصادفی بود...» و یا در جای دیگری در خصوص چگونگی راه اندازی واحد سینمایی کانون پرورش فکری کودک و نوجوان چنین می‌گوید: «یکی از طبقات کانون را به استودیو تبدیل کردیم و کار ساختن فیلم برای کودکان را به کمک مربیان و متخصصین امور کودکان آغاز کردیم. بعد هم به دلیل نزدیکی با بچه‌هام علاقمند به ساخت فیلم‌های کودکان شدم و این همه‌اش تصادفی بود».

آن دسته از منتقدانی که از ابراز شیفتگی خود نسبت به کیارستمی و سینمایش ابائی ندارند، برای سلسله حوادثی که منجر به فیلمساز شدن کیارستمی شده، منطقی به نام «منطق مطلق تصادف» می‌تراشند و ستایش خود را نثار هر چه تصادف از ازل تا ابد در جهان رخ داده کرده و همین مسئله را یکی از علل برتری و منحصر به فرد بودن سینمای کیارستمی قلمداد می‌کنند.

از آنجا که کیارستمی تصادفاً فیلمساز شده، پس چندان عجیب نیست که تصادف در ساختار سینمای کیارستمی نقش غیر قابل انکاری دارد. منطق تصادف حتی به شیوه‌ای که کیارستمی برای هدایت و کارگردانی عوامل و صحنه فیلمش اتخاذ می‌کند رسوخ کرده و او را به شهیرترین فیلمساز تصادفی دنیا مبدل ساخته است.

به نظر می‌رسد حتی مخالفان کیارستمی هم با سلطه بی‌چون و چرای منطق تصادف – عجب منطق بی‌منطقی – در سینمای او مشکلی ندارند و پذیرای آن هستند. با این تفاوت که مخالفان سینمای کیارستمی معتقدند آگاهی از اصول و دانش سینمایی یکی از شروط اصلی برای آفرینش هنری در سینما است و غفلت از این اصول و محول کردن وظایف کارگردان به «ابر و مه و خورشید و فلک» نه تنها نشان دهنده نبوغ و استعداد نیست بلکه تأکیدی بر ناتوانی فیلمساز در کنترل و هدایت عوامل مؤثر در خلق یک اثر هنری است.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
123
آپلود شده توسط:
mohammad abedi
mohammad abedi
1392/05/24

کتاب‌های مرتبط

ایده‌هایی برای دُزدیدن
ایده‌هایی برای دُزدیدن
3.7 امتیاز
از 3 رای
اپرای تن ها
اپرای تن ها
3 امتیاز
از 1 رای
آژانس شیشه ای
آژانس شیشه ای
4.4 امتیاز
از 12 رای
راه کن از قندهار میگذرد
راه کن از قندهار میگذرد
4.2 امتیاز
از 13 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی عباس کیارستمی، فیلمساز رئالیست

تعداد دیدگاه‌ها:
0
دیدگاهی درج نشده؛ شما نخستین نگارنده باشید.
عباس کیارستمی، فیلمساز رئالیست
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک